گروه جهاد و مقاومت مشرق - آنچه می بینید عکسی است از آلبوم شخصی دکتر حسن عباسی. او در توضیح این عکس که در جریان عملیات فتح 8 برداشته شده، نوشته: کنار رود زاب نیروها تا غروب استراحت کردند و سپس برای استفاده از تاریکی در عبور از مناطق آلوده به نیروهای دشمن آماده حرکت شدند. (شهید حاج محمد) ناظری گوش شهید ترکمان پری را می فشرد که چرا دیر برای رفتن آماده شده است!
شهید حسین ترکمانپری بسیمچی حسن عباسی در گروه ویژه هوابرد در عملیات فتح 8 بود. عباسی درباره نحوه شهادت شهید حسین ترکمان پری می گوید: طولانیترین مسافت حمل پیکر مطهر یک شهید در طول دفاع مقدس مربوط به این شهید بزرگوار است زیرا پیکر ایشان توسط دیگر همرزمانش به خاک ترکیه منتقل شده و حدود شش روز طول کشیده تا به خاک ایران برسد. ما برای شناسایی و عملیات دیگری وارد خاک عراق شده بودیم و دستور عملیات بررسی و امکان سنجی آزاد سازی اسرای کمپهای موصل و انتقال آنها به خاک سوریه بود. با ما تماس گرفتند و اعلام کردند که عملیات لغو شده است و تصمیم بر این شد که نیروها در قالب گروهای ده نفره به صورت جداگانه از طریق خاک ترکیه به ایران برگردند.
در این حین این شهید بزرگوار تمایل داشت که با آخرین گروه و در گروه ما عزیمت کند که هنگام برگشت آخرین گروه، از ایران تماس گرفته و اعلام کردند باید در موصل عملیات کنید.
نیروها و تجهیزات جدیدی نیز از ایران رسید که ما آنها را تا ارتفاعات موصل همراهی کردیم. قرار بود قلعهای را که مشرف به شهر موصل است و محل استقرار فرماندهی نیروهای عراقیست تسخیر کنیم. قلعه در آتش میسوخت و نیروهای عراقی از آنجا به بیرون آمدند که بر خلاف انتظار آنها ما پشت دربهای قلعه بودیم و ستون نیروها را به طور کامل منهدیم کردیم اما در پشت قلعه یک تیربار دوشکا باقی مانده بود که در زاویه نامناسبی قرار داشت و شخصی که آرپیجی می زد نتوانست آن را منهدم کند.
عباسی اضافه کرد: من آرپیجی را گرفتم و آماده شلیک شدم که یک رگبار گلوله سمت ما آمد. شهید ترکمانپری در سمت راست من بر روی دو زانو روی زمین نشسته بود و مشغول صحبت با بیسیم بود و آقای ناظری دوربین به دست سمت چپ من ایستاده بودند که یکباره رگبار گلوله به شهید ترکمانپری اثابت کرد و مچ پا و ران من و دست آقای ناظری نیز بر اثر برخورد گلوله دچار آسیب دیدگی شد و در همین حین یک گلوله به قبضه آرپی جی نیز اثابت کرده و آن را از وسط سوراخ میکند و باعث میشود آرپی جی به سمت آسمان شلیک شود و آتش آن توجه دشمن را جلب میکند و سیل گلولهها به آن سمت روانه میشود. خون زیادی از من رفت و بچهها ما را به سختی از آن ارتفاع خارج کردند و در روزهای بعد متوجه شدم حسین نرسیده به پایین کوه شهید میشود.